هنگامی که یک دهه قبل شخصی به مرکز دادهی خاموش اشاره میکرد، احتمالاً در مورد یک مرکز داده غیرفعال صحبت میکرد.
برخی از سازمانها برای اهداف افزونگی و بازیابی بلایا، معماری فعال-منفعل را پیاده کردند: آنها یک مرکز داده فعال ایجاد کردند تا به عنوان مکان اصلی و یک مرکز داده غیرفعال در چند صد مایلی آن مکان عمل کند. اگر سایت فعال از کار افتاده باشد، مرکز داده غیرفعال برای کنترل و جلوگیری از خرابی در حالت آماده باش است.
با این حال، امروزه یک مرکز داده خاموش (که «مرکز داده بدون اپراتور» نیز نامیده میشود) دقیقاً همان چیزی است که از نام آن بر میآید: یک مرکز کاملاً خودکار که میتواند در تاریکی بدون کارکنان در محل کار کند. برای صرفه جویی در هزینه اپراتور، میتوان چراغها را به معنای واقعی کلمه خاموش کرد. به جای اینکه مهندسان و مدیران عملیات در محل باشند، خدمات و تجهیزات مرکز داده تحت نظارت و مدیریت از راه دور قرار میگیرند.
این بدان معناست که نیازی به مناسب بودن شرایط برای اقامت طولانی مدت نیست. شاید تصمیم گیری در مورد مواردی مانند مکان، چیدمان راهرو، دما و ارتفاع رک سرور نیازی به قرار دادن اپراتورهای انسانی در خط مقدم نداشته باشد؛ در عوض، تمرکز میتواند بر حداکثر کردن مساحت مربع باشد. هنگامی که افراد در محل مورد نیاز هستند (برای مثال برای تغییر سخت افزار)، مرکز داده هشدار میدهد تا به آنها اطلاع دهد.
مراکز داده خاموش مثال خوبی از آنچه ما مرکز دادههای ترکیبی مینامیم هستند. آنها از رویکرد مختلط در محاسبه، ذخیره سازی، امنیت و خدمات حامل برای مدیریت، ذخیره و تجزیه و تحلیل موثر و مقرون به صرفه پشتیبانی میکنند. آنها دادههای حساس به تأخیر را نزدیک به کاربران ارائه میدهند و با برنامههای اصلی یا متمرکز در ابرهای عمومی یا مراکز داده شرکت ادغام میشوند. آنها به جای پشتیبانی از دادههای محدود به خارج، از دادههای دو طرفه نیز پشتیبانی میکنند.
ممکن است مراکزداده خاموش هنوز رایج نباشند (اگرچه بسیاری از بخشهای فناوری اطلاعات مانند شبکه تعریف شده توسط نرم افزار (SDN) و مجازی سازی در حال حاضر با فناوری کار میکنند)، اما کووید19 به بسیاری از اپراتورها ظاهر آنها را نشان داد. در بسیاری از موارد، همه گیری ثابت کرد که دیتاسنترها هنوز میتوانند با دخالت بسیار کمتر از آنچه انسان تصور میکند، فعالیت کنند.